فلشیا . . .

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن عدوهم و اید امامنا الخامنه ای ...
۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صلوات» ثبت شده است

شهد ...

بسم الله ...

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ...

 

شهید عشق نخواهد نه شاهدی، نه گواهی ...

رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید

                                 کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی
تسلی دل خود می‌دهم به ملک محبت
                                 گهی به دانه‌ی اشکــی، گهی به شعله آهــی ...

 

شهید

get flash

.

.

.

دل گیرم؛ از بودن های نبودنی.
دل گیرم؛ از بودن های نماندنی.
بودن به جسم نیست.
از دل شهوت پرستم خسته ام...
از دل هر جایی و ظاهر بین ام خسته ام...
...

متحیر ...

بسم الله ...

 

محبت، آدمی را قربانی می کند ... می کشد و شهید می کند... 

شهید محبت، سر و صدایی ندارد... کسی شمشیری نمی بیند، صدایی نمی شود...

محبت، انسان را خیلی مخفی شهید می کند؛ آنچنان می کشد که صدای در نمی آید، خون هم ندارد...

طوبای محبت،حاج آقا دولابی

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ...

 

مولا ...

get flash

پشت کوه های عاشقی ...

بسم الله ...

سلام قولا من رب الرحیم

 

در مجلسی که ذکر خدا باشد و یاد خدا باشد،

دوئیت ها همه از بین می رود و همه، او خودش با خودش است؛

هر کسی خودش با خودش است...

آنجا غریبه نیست.

در واقع به یک حساب خودت با خودت داری صحبت می کنی؛ یا گریه می کنی ...

و به حساب دیگر خودت با خودت یعنی با خدای خودت صحبت می کنی ...

طوبای محبت، حاج آقا دولابی

 

.......

این مجلس برای من همان فضای صمیمی بود که مدتی هر چند محدود در اون حضور داشتم و دائما این خودم با خودم رو تجربه کردم ... برای دیگرانی هم که همراهم بودن این خودش با خودش را هم بسیار دیده ام :

 

 

این که آن قدر تشنه شوی که بخواهی اش باتمام وجودت...که بفهمی نعمت وجودش را...وبفهمی نبودش را

وحالی ات شود که حال بدت وعطشت ازنبود اوست که فقط اوست که حالت رابلد است خوب کند

که فقط اوست...

که فقط اوست...

که آن قدرها تشنه باشی که با رودخانه ها هم سیراب نشوی وبخواهی دریا رابا تمام وسعتش

وتک تک سلول هایت فریادبزنند این عطش را

ونتوانی که ازیادببری عطشت را ... +

 

 

خداوندگارم اکنون که بردیم تا رسم عاشقی بیاموزیم ؛

یاریم کن توشه خالی و دست و پای به نیکی نرفته بازنگشته باشم ؛ 

و خدایا اقرار می کنم آنجا که بودم خبری از هیچ و پوچهای زمانه و دلتنگی های ناروا نبود ... +

 

خدایا، مولا، حالا که ما رو سر این سفره دعوت کردی و وجودمون رو از غیر خالی کردی و با محبت و عشق خودت لبریز کردی، باز هم ما رو در این روزگار فراموش کار تنها نذار ... نذار نور وجودمون از بین بره ... نذار این وجودی رو که توی این مدت برای خودت تربیت کردی، باز از دست بره ...

کمکمون کن ...

دستمونو بگیر ...

خدایا ... نذار وجودمون از غیر خودت پر بشه ...

 

پشت کوه های عاشقی ...

 

اللهم صل علی محمد آل محمد و عجل فرجهم و ایدنا امامنا الخامنه ای …